دانش، میراثی ارجمند و نعمتی، عام و گسترده است . [امام علی علیه السلام]
*بزرگترین بانک سوالات آزمونهای دوره ابتدایی-راهنمایی-دبیرستان*

مبتدا و خبر:

جمله اسمیه، جمله ای است که با اسم شروع می شود و دارای دو رکن اصلی است:

[ مبتدا مرفوع + خبر مرفوع ]

مبتدا، اسم مرفوعی است که در ابتدای جمله می آید و نیازمند خبری است تا در باره آن توضیح دهد.

خبر، آن چیزی است ( مفرد، جمله، شبه جمله ) که در باره مبتدا توضیح می دهد.

* خبر ممکن است به یکی از صورتهای زیر بیاید:

1- خبر مفرد: خبر مفرد، یعنی تنها با یک کلمه ( مفرد، مثنی، جمع ) خبر دهیم نه با جمله و نه با شبه جمله: 

  العلمُ مفیدٌ. /الحسدُ مذمومٌ / القرآنُ نورٌ. /اللیلُ مُظلمٌ. /  الشّمسُ مُحرقةٌ.  / المسلمونَ متحدونَ

2- جمله اسمیه: یعنی، آنچه بعنوان توضیح و خبر برای مبتدا می آید یک جمله اسمیه است که آن هم در درون خود از یک مبتدا و خبر دیگر تشکیل شده است:

  الظلمُ مرتعُهُ وخیمٌ.  /   المؤمنُ بشرُهُ فی وجههِ.  

3- جمله فعلیه: یعنی، آنچه بعنوان توضیح و خبر برای مبتدا می آید یک جمله فعلیه است که شرح ساختار آن ذکر شد:

الکلامُ یجرُّ الکلامَ .  /    الإنسانُ یعبدُ اللهَ.   /   المؤمنُ یأمرُ بالمعروفِ

4- شبه جمله[1]: یعنی، آنچه در باره مبتدا بعنوان خبر و توضیح می آید، یا یک ظرف است و یا یک جار و مجرور:    صورةُ الشهیدِ علی الجدارِ  / الحمدُ للهِ.   /   القمرُ بینَ السحابِ  / شرفُ المکانِ بالمکینِ     

* خبر، وقتی بصورت جمله و شبه جمله می آید، اعراب آن محلاً مرفوع است.

ویژگیهای مبتدا و خبر:

* مبتدا و خبر هر دو از نظر اعراب مرفوع هستند.

* مبتدا اول می آید و خبر بعد از آن می آید. گاهی خبر بر مبتدا مقدم می شود. مثلاً:

 1- اگر مبتدا نکره باشد و خبر شبه جمله:  فی القرآنِ شفاءٌ

 2-اگر خبر از ادات صدارت باشد مانند اسم استفهام:  ما هذا؟

* اگر خبر مشتق باشد، در دو چیز با مبتدا مطابقت دارد:

1- عدد ( مفرد، مثنی و جمع ) 2- جنس ( مذکر و مؤنث )

 المعلمُ مشفقٌ  / المعلمانِ مشفقانِ  / المعلمونَ مشفقونَ  / المعلمةُ مشفقةٌ  / المعلماتُ مشفقاتٌ

* اگر مبتدا و خبر هر دو معرفه باشند، میان مبتدا و خبر، ضمیر منفصل مرفوع می آید که به آن ضمیر فصل ( عماد ) گویند:

  هذا هو الرأی الّصوابُ  /  المؤمنونَ هم المفلحونَ  /  الطّالبةُ هی المؤمنةُ

ضمیر فصل ( عماد ) دارای ویژگیهای زیر است:

1- از ضمایر منفصل مرفوع است.

2- هیچ نقشی در جمله ندارد.

3- معنی جمله را با تأکید بیان می کند .

4- از نظر عدد و جنس با مبتدا مطابقت دارد.

5- اگر بر سر مبتدا و خبر معرفه یکی از نواسخ[2] بیاید، باز هم ضمیر فصل می آید.

ترجمه ( است، هستند )

در ترجمه جملات اسمیه، اگر مبتدا مفرد باشد از فعل ربط ( است ) و اگر مثنی یا جمع باشد، از فعل ( هستند ) استفاده می کنیم که معادل این فعل در زبان عربی نداریم. المعلمُ مشفقٌ. ( معلم دلسوز است ) / المعلمونَ مشفقونَ. ( معلمین دلسوز هستند )

اگر میان مبتدا و خبر، ضمیر فصل بیاید، مضمون جمله مؤکد می شود و از کلمات ( فقط، تنها و همان ) استفاده می کنیم:

 هذا هو الرأی الّصوابُ  ( این تنها نظر درست است )

* معادل (( داشتن )) در زبان عربی الفاظی همچون ( لِ- عندَ- لدی ) می باشد.

لَهُ کتابٌ مفیدٌ ( او کتاب مفیدی دارد. ) / عندی قلمٌ ( من قلمی دارم. )

لدیهِ قلمٌ ( او قلمی دارد. ) / للرجلِ شَعرٌ أبیضُ ( مرد، موی سفیدی دارد. )

 

*** التّمرین، عیّن المبتدا و الخبر و اذکر نوع الخبر ثمّ ترجم العبارات.

الف) قناعةُ بالقلیلِ خیرٌ من تَعرُّضٍ للمخاطرِ. ب) صدرُ العاقلِ صندوقُ سرّهِ. ج) کلامُ اللهِ دواءُ القلوبِ. د) الشّرُ قلیلُهُ کثیرٌ.    ه) المطرُ من السّحابِ. و) القمرُ بینَ السّحابِ. ز) العلمُ یضمنُ سعادةَ الأمةِ. ح) المالُ و البنونَ زینهُ الحیاةِ الدّنیا. ط) الّشعراءُ یَتَّبعهم الغاوونَ... ی) و لِمَن خافَ مقامَ ربّهِ جَنّتانِ. ک) مشاورةُ العقلاءِ یزیدُ قدرةَ الإنسانِ. م) للبلبلِ صوتٌ جمیلٌ و للبحرِ صوتٌ رنّانٌ . ن) أخوکَ مَن یعرفُکَ فی وقت الشّدة.



[1] - شبه جمله یعنی جار و مجرور یا ظرف زمان و مکان

[2] - نواسخ مانند افعال ناقصه و حروف مشبها بالفعل: إنّکَ أنتَ الوهاب.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ROXANA 89/10/13:: 1:57 صبح     |     () نظر