[ و انس پسر مالک را نزد طلحه و زبیر به بصره فرستاد تا آنان را حدیثى به یاد آرد که از رسول خدا ( ص ) شنیده بود . انس از رساندن پیام سر برتافت و چون بازگشت گفت : « فراموش کردم . » امام فرمود : ] اگر دروغ میگویى خدایت به سپیدى درخشان گرفتار گرداند که عمامه آن نپوشاند [ یعنى بیمارى برص . از آن پس انس را در چهره برص پدید گردید و کس جز با نقاب او را ندید . ] [نهج البلاغه]
*بزرگترین بانک سوالات آزمونهای دوره ابتدایی-راهنمایی-دبیرستان*
کودکی پرماجرا
فردریک گولاندهاپکینز در 20 ژوئن 1861 در ایست‌پورن
انگلیس در خانواده‌ای متوسط دیده به جهان گشود، پدرش برادرزاده «جرارد
مانلی هاپکینز» یکی از شعرای معروف انگلیس بود. فردریک هیچ وقت طعم محبت
پدر را نچشید زیرا وقتی که نوزاد بود، پدرش را از دست داد.مادرش نیز فقط
به فکر خودش بود و تنها تا ده سالگی مسئولیت نگهداری فردریک را به عهده
گرفت، سپس او را به یک مدرسه شبانه‌روزی سپرد. فردریک همیشه با میکروسکوپی
که از پدرش به یادگار مانده بود به تماشای اجسام ریز می‌پرداخت. او به
ادبیات نیز علاقه‌مند بود و گاهی اشعار کوتاهی هم می‌سرود.
? ورود به عرصه علم
در
سال 1871 مادرش او را ترک کرد و به آنفیلد در لیورپول رفت و فردریک به
مدرسه‌ای در لندن انتقال یافت. او علیرغم این‌که از مهر خانواده محروم شده
بود اما در مدرسه بهترین نمرات را کسب می‌‌کرد، وقتی دوران دبیرستانش به
پایان رسید، تصمیم گرفت وارد دنیای علم شیمی شود. 17 ساله بود که دیپلم
گرفت و با نوشتن یک مقاله در زمینه زندگی حشرات برنده جایزه انجمن ملوم
لندن شد.او برای گذران زندگی در بانک سلطنتی لندن به استخدام درآمد تا
بتواند از عهده هزینه تحصیل خود برآید. از این رو فردریک وارد دانشگاه
لندن شد و به تحصیل در رشته شیمی پرداخت و به تجزیه و تحلیل سموم در بدن
پرداخت.22 ساله بود که فارغ‌التحصیل شده، سپس وارد دانشگاه پزشکی شد، او
در آزمایشگاه به تحقیق در زمینه علم شیمی پرداخت. در سن 28 سالگی مدال طلا
در رشته شیمی از دانشگاه پزشکی لندن را دریافت کرد و مدرک کارشناسی‌اش را
در زمینه سم‌شناسی و فیزیولوژی به دست آورد.همان زمان در دانشگاه با «جسی
آ استیوز» دانشجوی رشته پزشکی آشنا شد و در سن 36 سالگی با او ازدواج کرد.
ثمره این ازدواج دو فرزند دختر بود. بعدها جاکیتا دختر بزرگش با نویسنده
معروف انگلیسی «جی بی‌ پریستلی» ازدواج کرد.در سال 1898 با ارائه یک
سخنرانی در دانشگاه کمبریج مورد توجه همه اساتید علم شیمی قرار گرفت و عضو
انجمن هیئت مدیره این دانشگاه شد و به کرسی استادی دست یافت. فردریک
علیرغم موفقیت‌های چشمگیرش در عرصه علم و دانش همیشه از لحاظ محبت والدین
احساس خلاء می‌کرد.یک بار تصمیم گرفت به همراه همسر و دو فرزندش به دیدار
مادرش برود. مادر او ازدواج کرده بود و فردریک را به طور کلی از یاد برده
بود، برخورد مادر با او و خانواده‌اش بسیار سرد بود، تا جایی که فردریک از
این‌که به دیدار مادرش رفته، احساس پشیمانی می‌کرد.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط ROXANA 89/10/13:: 1:55 صبح     |     () نظر